صیامصیام، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره
رهامرهام، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

خاطرات صیام و رهام

آرزوی یک مادر

1393/6/23 10:46
نویسنده : مامان آنا
270 بازدید
اشتراک گذاری

فرزندم فردا به مدرسه می رود

برای فرزندم که فردا به مدرسه می رود همه چیز تازه و شگفت انگیز است.

من از آموزگارش می خواهم ,که فرزندم را بشناسد و با او مهربان باشد.

او می داندکه او هنوز مدرسه و جهان را خوب نمی شناسد.

بامداد فردا حادثه بزرگ زندگی او آغاز خواهد شد.

کیف کوچکش را به دست خواهد گرفت , و آرام و اندیشناک

با گامهای لرزان و مردد راه مدرسه را,راه جهان را , در پیش خواهد گرفت.

من از آموزگارش می خواهم که نیازهایش را برآورد و آنگاه آموختنیها را به او بیاموزد.

اما اگر می تواند آموختنش را به مهر بیاموزد.

به فرزندم از شگفتیهای کتاب بگوید.

از آموزگارش می خواهم که منش و شخصیت فرزندم را چنان بپرورد و استوار کند

که هیچ گاه شرف و حیثیت انسانیش را زیر پا نگذارد.

فرزندم.....

آنچه من از آموزگارت می خواهم توقعی بزرگ است و می دانم که بر آوردنش دشوار.

با اینهمه آرزوی بزرگ من این است که در کنار الفبای خواندن و نوشتن الفبای زندگی را به تو بیاموزد.

و در نهایت از خدای خوب و مهربان می خواهم که راه را برای فرزندم ,

این پاره جگرم ,که این همه نازنین است هموار کند.

پسندها (2)

نظرات (0)